به گزارش پایگاه خبری دانا آیت الله مهدوی کنی قدس سره را بیشتر به عالم سیاستمدار و فقیه انقلابی میشناسیم. در حالی که ایشان سالها در محضر علامه طباطبایی در درس تفسیر ایشان شرکت کرده و مبانی تفسیری علامه را مبنای برداشت خود از آیات قرآن قرار داده اند. آیت الله مهدوی کنی قدس سره سالها در دانشگاه امام صادق علیه السلام به تدریس تفسیر قرآن مشغول بوده اند که ماحصل آن چند محموعه تفسیری است که توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است.
در ادامه به معرفی و بررسی این مجموعهها خواهیم پرداخت.
*تفسیر موضوعی قرآن کریم؛ چیستی و الزامات
کتاب حاضر تقریرات درسی حضرت آیت الله محمدرضا مهدوی کنی در سال تحصیلی ۱۳۸۰-۱۳۸۱ است که برای دانشجویان مقطع دکتر رشته علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق (ع) با عنوان تفسیر موضوعی قرآن کریم ارائه شده است.
ایشان ابتدا به معرفی تفسیر موضوعی قرآن کریم پرداخته و سپس به عنوان نمونه به تفسیر دو آیه مهم بحث برانگیز قرآن کریم در این خصوص پرداخته اند. در پایان نیز به آسیب شناسی تفاسیر موضوعی اشاره کرده اند.
*تفسیر سوره مبارکه نباء در دو جلد
تفسیر سوره مبارکه نبأ، که توسط حضرت آیت الله مهدوی کنی ره در دانشگاه امام صادق علیه السلام ایراد گردیده در دو جلد تحقیق و تنظیم شده و موضوعات اصلی آن تفسیر و تبیین «مهمترین پرسش بشریّت»، «مهمترین خبر جهان هستی»، «سرانجام کافران و متقیّان» و «توصیف قیامت» است.
نگاه عالمانه، تخصصی و چند بُعدی حضرت استاد به آیات این سوره مبارکه باعث شده است که این بخش از مطالب تفسیری ایشان، از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار گشته و برای علاقهمندان به معارف اسلامی و مباحث تفسیری، بسیار مفید واقع شود.
نقدهایی که به نظریه «نمادین بودن آیات قرآنی» وارد کرده و با ادله متعدد این نظریه را ابطال نمودند؛ وجود احتمالات مختلف در خصوص آیه «لابِثِینَ فِیهَا أَحْقَابًا» و مسئله مدت زمان توقف مجرمان در جهنم و توضیح و نقل و نقد احتمالات مختلف توسط حضرت استاد نشان دهنده دغدغههای اصلاحی و اجتماعی ایشان برای معرفی روش صحیح تفسیر قرآن کریم و از نمونههای عالی چگونگی تفسیر آیات قرآن کریم به واسطه دیگر آیات نظیر آن و اجرای روش تفسیر قرآن به قرآن بوده و توجه به آن زمینه ساز طرح بحثهای جدید در حوزه علوم و معارف قرآن کریم خواهد شد.
*تفسیر سوره مبارکه قدر
معرفی کتاب
یک نکته مهم دیگر در خصوص بسمله، کتابت خاص «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» است که برخلاف قاعده ادبیات عرب است. «بِسْمِ اللَّهِ» قاعدتاً بهدلیل همزه وصلی که دارد، باید به صورت «بِاِسم اللَّهِ» نوشته شود و در قرائت و تلفظ، «بِسْمِ اللَّهِ» خوانده شود؛ چنانچه در تمام همزههای وصل قاعده این است و در دیگر آیات قرآن کریم نیز همینگونه است. فلذا هرجا همزه وصلی وجود داشته باشد، همزه را مینویسند، ولی قرائت نمیکنند؛ مثل کلمه «رَبِّ الْعَالَمِین» که همزهاش، همزه وصل است و در «العالمین» نوشته میشود، ولی خوانده نمیشود. اما در «بِسْمِ اللَّهِ» علاوه بر اینکه قرائت نمیشود، نوشته هم نشده است و این نکته عجیب و قابل تأملی است. در پاسخ به این سؤال که چرا این عبارت که از جمله بزرگترین و پرتکرارترین آیات قرآنی است، بهاین صورت نوشته شده، نظرات مختلفی در تفاسیر بیان شده است: ۱) بعضی از عالمان علوم قرآنی علّت این مسئله را تطبیق نوشتار با گفتار ذکر کردهاند؛ بهاین معنا که، چون در هنگام تلفظ و قرائت لفظی، همزه آن را نمیگوییم، پس نوشتار را هم با آن منطبق کردهاند. به نظر میرسد این علّت درست و صحیح نباشد، زیرا در این صورت میبایست تمام همزههای وصل در قرآن کریم اینطور باشد، ولیکن اینطور نیست و این مورد فقط در خصوص «بِسْمِ اللَّهِ» رخ داده است. ۲) برخی دیگر معتقدند، چون اولین کاتبان وحی «بِسْمِ اللَّهِ» را اینطور نوشتهاند و سلیقه ایشان اینطور بوده، لذا برای احترام به نظر آنها، همزه وصل در کتابت «بِسْمِ اللَّهِ» حذف شده است. بهطور کلی در کتابت قرآن کریم اصل و مبنا این بوده که آنچه کاتبان نخستین در کتابت قرآن کریم انتخاب کرده و نوشتهاند، توسط دیگر کاتبان متأخّر نیز تبعیّت و تقلید شده و از آن عدول نکردهاند، حتی اگر اشتباه نگاشته شده باشد؛ لذا مشاهده میشود که در بعضی آیات قرآن کریم، نگارش کلمه برخلاف قاعده ادبیات عرب است، اما در طول قرون متمادی آن را تغییر نداده و اصلاح نکردهاند، چون کاتبان نخست اینطور نگاشتهاند و مبنا، عدم تغییر در کتابت آیات قرآن کریم در طول تاریخ بوده است. این نظر نیز اگرچه از لحاظ تاریخی قابل بحث است، اما پاسخ کاملی نیست و یک مسئله ذوقی است. ۳) برخی دیگر علّت این مسئله را چنین بیان کردهاند که، چون قرآن کریم بر لغت و لهجه قریش نازل شده است و قریش نیز همزه را تلفظ نمیکرده و آن را اخفاء مینموده، لذا همزه «بِسْمِ اللَّهِ» نیز به علّت کثرت کاربرد اخفاء شده است.
*تفسیر سوره مبارکه بقره در دو جلد
ایشان در ابتدای تفسیر سوره مبارکه بقره نیز با مطرح کردن موضوع کلی «چگونگی تخصیص نام سورههای قرآن کریم» و «چرایی دوم بودن سوره بقره در مصحف شریف» ضمن بیان نظرات مختلف و در نهایت بیان نظر شخصی خود در این رابطه، بهطور اجمالی به موضوع غرض اصلی نزول سوره بقره نیز پرداخته و مطالبی را بهطور اجمالی بیان کردهاند که از تحلیل محتوای مجموعه بیانات ایشان میتوان بهوضوح این مطلب را برداشت نمود که غرض اصلی نزول سوره بقره را تبیین احکام و دستورات الهی برای تشکیل حکومت اسلامی دانسته و رابطه هر کدام از موضوعات مطرح در این سوره را با این معیار و ملاک کلی مورد ارزیابی و سنجش قرار میدهند.
گزارش از امیر محمد کلانتری